Full OF Empty
Full OF Empty


31.3.03

نگفتمت كه برو؟!!!گيرم آشنات من باشم.

-


كي توان ز حق گفتن؟ جز در زير لحاف!

-

........................................................................................

23.3.03

سري تكان داد و رفت. حتي در دلش به دختر كولي ناسزا گفت. فكر كردن به گذشته آزارش ميداد. يك سال پيش لبخند همين دختر كولي آن قدر به دلش نشسته بود كه بلافاصله يك اسكناس نوي ديگر از جيبش در آورده بود و ....
امسال اما خيلي سنگ دل شده بود. آخر سال سختي را پشت سر گذاشته بود. ...... آستين پيراهنش را به گونه هايش كشيد. مدت ها بود گريه اش نگرفته بود.

-

........................................................................................

21.3.03

راستيي آقا جان ديگه مارس شده و اكبر آقا اينا و پلنگ خانومشون برگشتن. چقدر هم خوشگل شدن. خوشگل و پيچيده تر البته. پيچيدگي و خوشگلي انگار جدايي نا پذيرن.... ببينيد من خداي ناكرده درباره پلنگ خانوم حرف نمي زنم ها. دارم از سايتشون مي گم.

-

........................................................................................

20.3.03

صبح است و آفتاب پس از بارش سحر
بر يال كوه مي روم از بين بوته ها
گويم:« ببين از پس چل سال و بيشتر
باز اين همان بهار و همان كوه و بازه است.»
بر شاخسار شور گز پير، مرغكي
گويد:« نگاه تازه بياور كه بنگري
در زير آفتاب همه چيز تازه است.»



روي عكس كه كليك كنيد بزرگ مي شود.

-



« سگ نامه»
ديگر نمي گويم كه آرزوي پرواز داشتم؛ حتي نمي گويم كه پر و بالم را تو بسته اي... ميداني؛ «اين پرنده ي اسير» ديگر بيش از حد نخ نما شده است. اصلا آسمان ديگر برايم جذاب نيست. دارم دنبال يك استعاره ي ناب مي گردم. پرنده... پرنده....پرنده. بي ربط است. زيادي كم توقع است. كمي لوس است. زيادي ترسو است. همه جانبه نيست. اما نمي دانم .... خوك... خوك كثيف..... اسب.... اسب باركش ..... روباه..... گرگ..... سگ ....سگ.... سگ! سگك بي نوا! سگ زي ِ نيست گرا! سگِ بي صاحب ليبراليست، سگِ قلاده دارِ مومن ِ عاقبت انديش، سگِ هارِ آنارشيست، سگِ نگهبان ِ ديكتاتور، سگِ با وفاي سوسياليست! سگ بچه ي پشمالوي با نمكِ ايده آليست؟!!!! سگِ خر... سگِ الاق.... سگِ بي شعور..... سگِ پدرسگ.... جالب است! دندان هاي كثيفش هم كه برق مي زنند. كه يعني انگار خيلي آدم است. كه يعني آدم با شعوري است كه هر كثافت كاري مي كند و بعد مسواك مي زند؛ مسواك مي زند و فراموش مي كند و به خواب مي رود. به خواب مي رود وسگ ديگري در خواب «انسانيت» مي بيند. غافل از اين كه او هم سگي بيش نيست! يك سگ بچه ي رويايي و اندكي هم احساساتي. بدك نيست. مي شود به اين بهانه يك عالمه واغ واغ كرد. حتي به خاطرش ناليد؛ عوعو كرد. همسن عالي است. بي نظير است. ببين اين ذهنيت غلط را كه «آدمي يك پرنده اسير است» را دور بريز و قبول كن كه آدمي سگ است؛ سگ در همه انواع آن!
واغ واغ... عو عو....واغ واغ... عو عو....

پ.ن: فونت را عوض كردم كه كسره ها ديده شوند.

-

........................................................................................

18.3.03

[...]**3- بزرگي مي فرمايد:« كارت تبريك دوني بدون قرتي بازي و بدون تبليغات بسيار خوب است.»

-

........................................................................................

13.3.03

اين زبان انگليسي «امكانات» خيلي خوبي دارد كه زبان فارسي آنها را ندارد. كار ندارم كه «ظرفيت» زبان فارسي بيشتر باشد يا نه*؛ اصلا همينم مانده كه ادعاي زبان شناسي هم بكنم. اما فكر مي كنم اين ها با اين زبانشان از ما راحت ترند و بي ريا تر...

Usage of the Word "FAAk" in english! mp3 - 550 Kb

* قال myself دامت بركاته: «نسبت زبان فارسي به انگليسي مثل نسبت، تريلي هيجده چرخ است به پژو 206.»

-

........................................................................................

8.3.03

يك لحظه تصور كن اينجا يك در هست. فقط تصور كن.
حالا به تصويري كه از در در خيالت تجسم كردي قكر كن. اين يك در چوبي است، يا تنها يك نقاشي از يك در چوبي است؟ سبز است يا آبي؟
اصلا خيال كن اين يك در آهني بزرگ باشد، سياه سياه. اين تصوير را نگه دار.......
حالا يك كاغذ سفيد بزرگ روي در تصور كن كه با حروف بزرگ روي آن چيزي نوشته شده است:
«لطفا مزاحم نشويد»

پ.ن: كمي غم انگيز تر:«لطفا شما ديگر مزاحم نشويد، شما آقاي...»

-

........................................................................................

6.3.03


During the 1960s Joseph Weizenbaum created ELIZA. ELIZA created a storm of public interest in AI, as it helped thousands overcome their personal problems. ELIZA was a psychiatrist, particularly one that posed analytical questions for every answer the user gave it. Though sometimes they may have seemed ambiguous, people actually felt ELIZA could take care of their needs just as well as any other therapist. They became emotionally involved with ELIZA, even Weizenbaum's secretary demanded to be left alone with the program


-

........................................................................................

2.3.03

باز مي گرديم به بحث اصلي با وضعيت: عادي. آدم خودش مي ماند كه چرا بعضي مواقع اين همه ..

انبوه كبوتران سپيد - سيدمرتضي مرديها
مي خواهم، بگويم فعاليت غالب اين گروه ها و گرايش ها حاكي از اين است كه كبوترهاي سپيد كمي تا قسمتي تقلبي هستند. سرخ هاي سابق به منظور جنگ با آنچه هژموني امپرياليسم ناميده اند به صحنه آمده اند، اما سعي مي كنند سرخي جنگ خود را در پوشش سپيدي صلح قرار دهند، شايد از مقبوليت بيشتري برخوردار شوند. در ملبورن و مادريد كه دولت هاي متبوع اظهار پشتيباني و همكاري با مداخله نظامي كرده اند، احزاب رقيبي كه فعلا آفتاب نشين هستند، از اين بهانه براي آزار دادن رقيب استفاده مي كنند و طرفداران خود را زير چتر كبوترهاي سپيد به صحنه تظاهرات مي كشانند؛ طرفداراني كه چه بسا اصلا ندانند عراق كجاي نقشه جهان است و جنگ در آن چه نسبتي با حقوق بشر دارد. فقط اين را مي دانند كه براي غلبه بر حريف داخلي بايد از اين بهانه خارجي استفاده كرد....كيفيت شركت كنندگان در اين تظاهرات - شامل عناصر چپ، حاشيه نشين و آفتاب نشين و احتمالا عناصر پاسفيست - به گونه اي است كه به دشواري مي توان انگيزه غالب را حمايت از صلح دانست، در اينجا يكي به بهانه ديگري بيرون آمده است و اين ممكن است در فهم حقايق غلط انداز باشد.
به بيان روشن تر، دفاع از صلح كه در پاريس به تعبير لطيف «اختلاف نظر ما با دوستان آمريكايي» از آن نام برده مي شود (اگر نه به لحاظ ماهوي، دست كم به لحاظ كاركردي) به جايي مي رسد كه عكس متين و موقري از صدام را در حالي كه لبخند مي زند به دست يك دختر معصوم سپيدپوش مي دهد و آدمك شاخدار بوش را آتش مي زند. آيا با مشاهده چنين صحنه اي اين گمان پيش نمي آيد كه استراتژيست هاي صلح محور شيراك - شرودر در نيويورك آهنگ صامتي را مي نوازند كه صداي واقعي و گوشخراش آن در صحنه هاي تظاهرات صلح بغداد بلند مي شود: آمريكا طرفدار جنگ، صدام طرفدار صلح.............
-----------------------------------
پس نوشت: بي خيال بابا. الانه نون تو آزادي زنانه :).
---------------------------------
پول ها را ذخيره کنيم برای روزی که جنگ شود.

-

........................................................................................

Home