Full OF Empty |
20.4.03
«ما برق مي خواهيم، آب مي خواهيم؛ آزادي شما به اندازه ي آب و برق توان دارد؟» «عدي رفته است! ديگر كسي فوتباليستها را كتك نخواهد زد»؛ چند ساعت بعد از خواندن مقاله اي كه رامينيا نشان داده، ديدن اين تيتر دوباره مرا در انتخاب موضع مردد كرده است. نمي دانم آن همدردي آميخته به خشم چطور در عزض چند ساعت دوباره به حسادت تبديل مي شود. راستش همان روز اول كه مجسمه ي صدام را پايين آوردند به شادي آن ها حسودي كردم. همان طور كه روز قبل تر برايشان دل مي سوزاندم... اصلا چنين طرحي چقدر مي تواند نويد بخش باشد؟ ![]() با چه درجه اي از ترديد بايد در اين بزرگراه اطلاعات دست و پا زد؟ آيا چندبرابر شدن منابع خبررساني در جنگ اخير، لزوما به معناي آن است كه درصد بيشتري از حقيقت - در مقايسه با گذشته- به مردم منتفل شده است؟ يعني نمي توان به نام مبارزه با جنگ، آب و روغن بعضي حقابق كوچك را چند برابر كرد؟ مشكل اينجاست كه طرفداران جنگ با بلاهت(؟!!!) بيش از اندازه شان، راه را براي گرد و خاك زياده از حد مخالفان هموار كرده اند... .... .... باز هم همه اش را نگفتم! راستش من هم كمي جوگير شده ام. با شما موافقم! بسياري از موارد انكار ناپذيرند. اما نمي توانم نظر بعضي دوستان را قيول كنم كه مردم عراق «بزرگند» و «مي دانند» كه چه بر سرشان مي آيد و «يفينا» واكنش نشان خواهند داد. دوران اين جور استدلال كردن گذشته است.اين جا كه ديگر مي توانيم اندكي «نسبي» به قضيه نگاه كنيم! □ نوشته شده در ساعت 23:53 توسط -
|