Full OF Empty |
27.9.02
آغاز پايان دنبال شب و عشق گشتم، تو را پيدا نكردم، يك سطل رنگ برداشتم...... اين ماه و ستاره هاي نيرنگ باز، مرا به هزار ترانه صدا كردند و هر بار كه نزديك رفتم فرياد شان كر كننده بود، كه "پايان نزديك است" من كورمال كورمال فرار مي كردم و داد مي زدند كه "هراست را پاياني نيست" اما اين بار منم كه ترانه پاياني را شريرانه فرياد مي كنم. من كه با تو بي نهايتم..... ديگر من و تو خورشيد، تنها مانده ايم.......
پ.ن: لازم است از هنرمندي كه اين بلاها بر سر اثر هنري او آمده پوزش خواهي كنم :) □ نوشته شده در ساعت 19:05 توسط -
|